مستی یزیدیان سبز و رسیدن به پایان چاه هلاکت
سر را که برید هلهله برپا کردند. شمر –همو که همرزم حسین(ع) بود در سپاه علی(ع)- مستانه لبخند میزد و خود را آماده میکرد برای جشن پیروزی و غنیمتها! تبلیغاتچیهای حزب اموی چاپلوسانه هر یک سعی میکردند خبر را با آب و تاب بیشتر به گوش یزید برسانند تا صله بگیرند! آن هنگام که خیمهها آتش میزدند و النگو از دست کودکان بیرون میکشیدند، دنیای خود را آباد میدیدند و مهیا برای کامرانی! و «زَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ»؛
وقتی مفتخرانه سایتهای خودشان را پر کردند از تصاویر و فیلمهای فتوحات روز عاشورایشان، خوش خیال بودند که چه کار مهمی کردهاند! هر کدام سعی میکردند برای چاپلوسی بزرگتر عکسها و فیلمهای بیشتری از شیشهشکستنها، سطل آشغال آتش زدنها، بانک آتشزدنها، ماشین و موتورسیکلت آتشزدنها، کتک زدن ماموران پلیس و سربازان وظیفه و ... منتشر کنند. تبلیغاتچیهایشان هم هر یک سعی در ربودن گوی از دیگری داشتن در وخیم نشان دادن اوضاع. شاید که اربابان را بیشتر خوش آید و صلههای دلاری ببارد! و ناچار شدهاند در این رقابت تا میتوانند فلکه دروغ را بگشایند و قرصهای اکس مصرف کنند و خود بگویند و خود بخندند! و کار به جایی برسد که هاآرتص را توهم زلزله بردارد! و «زَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ»؛
راستش در ابتدا تعجب میکردم از این که چرا این همه فیلم و عکس از وحشیگری و اغتشاشطلبی خود را با افتخار منتشر میکنند؟ بخشیاش بر میگردد به سادهلوحی و زودباوری و توهم ذهن کم عمقشان که آنان را به این تحلیل عجیب رساند که دیگر کار جمهوری اسلامی تمام است! پیش به سوی ایران آمریکایی و سکولار!! اما در کنار آن نکتهای دیگر هم بود. وقتی تصویر و فیلمی نداشته باشند که بتواند جمعیتشان را زیاد نشان دهد (حتی با حربهی فتوشاپی که اعتماد به کار برد!) چه کنند؟ اندک تصویری هم ندارند تا جمعیتشان را ملیونی! و حتی هزاران نفری بنامند! مشکل امروزشان هم نبود. از روز قدس سقوط با شیب تند شروع شد و در 13 آبان به حالت افتضاحی کشیده شد. و فجیعتر آنکه اصلیترین امیدشان برای ساقط کردن نظام، یعنی 16، 17 و 18 آذر بزرگترین لکهی ننگ تاریخشان شد!
در نبود عامل امیدبخش جمعیت و منفیشدن شدید رویکرد مردم به گروهک سبز، ناچار اندک باقیماندهها "مجبور" به کارهایی دیگر شدند. کارها و شعارهای هیجانی، رادیکال، ساختارشکنانه و خشونتطلبانه، تنها راه برای حفظ همین شرذمه قلیله بود. روندی که اتفاقا در روز قدس با "نه غزه نه لبنان" شروع، با "جمهوری ایرانی" و با پاره کردن و آتش زدن عکس امام و رهبر انقلاب ادامه یافت و به کف و سوت و هیاهو در روز عاشورا، سنگپرانی به هیئات، کتکزدن مردم و خشونت شدید خیابانی انجامید. ماجرایی که اتفاقی بسیار تلخ و البته با عواقب سنگین خواهد بود.
ماجرایی که نمونهی تاریخیاش رادیکال شدن و خشونت شدید خاندان اموی بود. اگر روزی معاویه و منافقین با آمیختن حق و باطل و فریب، تهدید و تطمیع خواص، نیات شوم و شهوات خود را تامین میکرد، اما یزید که از فقدان زیرکی و نفوذ پدر رنج میبرد، چارهای نداشت جز توسل به آن ددمنشی و وحشیگری بیسابقه. خبطی که نه تنها تاج و تخت، دنیا و آخرت یزید و همپیمانانش را یکسره در هم پیچید و به زبالهدان فرستاد. که فراتر خاندان اموی را به خاک مذلت نشاند و آثارشان را در تاریخ پاک کرد. حتی عظیمتر آنکه تمام یزیدیان و امویان تاریخ را به نابودی فراخواند. و چون قلبی تپنده و داغی تازه شیعه را در برابر ظلم مقاوم و مبارز کرد. انگیزهای که هیچ مستکبر و ستمگری را در طول تاریخ راحت نگذاشته و نخواهد گذاشت.
روند و عاقبت نحس یزید و امویان گریبان گروهک سبز و فتنهی اخیر را هم گرفت. اگر یزید با اکثریت بودن حامیانش هم نتوانست کاری کند، اینها با این اقلیت آشوبگر هم نخواهند توانست! اگر حمایت کاخ سفید و اسرائیل و غارتگران غربی در عاشورای 57 از شاه، نتوانست سلطنت پهلوی را نگاه دارد. حمایت کاخ سفید و وزیر جنگ اسرائیل و وزیر انگلیسی و رسانههای غربی و عربی هم نمیتواند اغتشاشگران اموی را باقی نگاه دارد.
حوادث عاشورای 88 به برکت خون حسینبنعلی(ع) و یارانش در کربلای 61 ه.ق. تا کربلای جنگ تحمیلی ما و لبنان و غزه، بساط نفاق و خیانتهای پس از انتخابات را برخواهد چید. و حتی فراتر، سقوط آمریکا، دنیای استکبار و مخالفان اسلام را تسریع خواهد کرد. و ان شاء الله اولین اثرش تعجیل در فرج مولایمان حضرت بقیة الله (عج) خواهد بود.